آیا قیمت ها به ارتفاع آسمانی می رسند؟
تاریخ انتشار: ۱۲ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۱۱۴۰۵
قیمت ها به اوج خود می رسند و هر روز باورها را در مورد توان خرید ما شکست می دهند. غذا، مسکن، مواد اولیه، وسایل مصرفی، همه آنها در این تابستان گرم، به قیمت ها یی ناهنجار دست پیدا کردهاند. خانواده ها دیگر نمی توانند با این افزایش تند قیمت ها، مخارج روزانه خود را تأمین کنند و برای آینده نگران هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایران اکونومیست؛ تورم یک پدیده اقتصادی است که به افزایش پایدار و عمومی قیمتها در بازارها اشاره دارد. در دورههای تورمی، قدرت خرید پول کاهش مییابد و هزینهها برای مصرفکنندگان و کسبوکارها افزایش مییابد. تورم میتواند عواقب نامطلوبی برای اقتصاد و جامعه داشته باشد و برای مردم و کشورها چالشهایی ایجاد کند.
علل تورم میتواند متنوع باشد
اما دو عامل اصلی که معمولا در پشت تورم وجود دارند: عرضه پول زیاد و تقاضای بیش از حد است.
زمانی که پول در بازارها زیاد است و در اختیار افراد و شرکتها قرار میگیرد، این میتواند منجر به افزایش قیمت محصولات و خدمات شود. همچنین، اگر تقاضا بیش از حد باشد و تولید و عرضه کالا و خدمات نتواند با آن هماهنگ شود، قیمتها نیز افزایش خواهند یافت.
تورم میتواند بر اقشار مختلف جامعه تأثیر بگذارد. از یک سو، درآمد ثابت و درآمد سرمایهداران میتواند کاهش یابد و افراد با ارزش پولی ثابت توانایی خرید کمتری داشته باشند. از سوی دیگر، افرادی که دارای داراییهایی هستند که ارزششان با افزایش قیمتها افزایش مییابد، میتوانند از تورم سود ببرند. بنابراین، تورم میتواند باعث افزایش تفاوتهای اجتماعی و اقتصادی شود.
تورم میتواند تأثیرات منفی متعددی داشته باشد. از یک سو، با کاهش قدرت خرید پول، میزان مصرف کنندگان کاهش مییابد و افراد با درآمد ثابت توانایی خرید کمتری دارند. از سوی دیگر، برای صنعتها و کسبوکارها، هزینهها و دستمزد کارگران افزایش مییابد، که ممکن است منجر به کاهش تولید و افزایش بیکاری شود.
دولتها و بانکهای مرکزی معمولا سعی میکنند تا با استفاده از سیاستهای مالی و پولی مناسب، تورم را کنترل کنند. به عنوان مثال، بانکهای مرکزی میتوانند نرخ بهره را تنظیم کنند تا تقاضا را کاهش دهند و یا سیاستهای مالی اجرا کنند که به منظور کاهش عرضه پول در بازارها و کنترل تورم برنامهریزی شده باشند.
مدیریت تورم یک چالش بزرگ برای دولتها و نظامهای اقتصادی است.
تورم به طور نامناسب میان طبقات جامعه توزیع میشود. ثروتمندان میتوانند با سرمایهگذاری در بخشهایی که ارزش آنها با تورم افزایش مییابد، سود بالایی به دست آورند. اما طبقه کارگر و متوسط، درگیر نابرابری درآمدی هستند و تحمل هزینههای روزافزون را نمیتوانند به عهده بگیرند.
آیا این تورم نابودکننده به زودی متوقف میشود؟
آیا این تنشها و بحرانهای اقتصادی بیشتر و بزرگتر خواهند شد؟ فرصت کم، ترس بیشتر، اینجاست که ما در مواجهه با تورم نابودکننده قرار داریم!
نترسید و انواع تورم را بخوانید همیشه با آگاهی بر ترس ها غلبه خواهید کرد.
تورم مطلق و شبه تورم
کینز تلاش میکرد که میان «شبه تورم» و «تورم مطلق» یا واقعی تفاوت قائل شود. نوع نخست، وقتی پدید میآید که در یک جریان بهبود دورهای، افزایش در تقاضاهای پولی برای کالا تا حدی به صورت هزینهها، منجر به افزایش اشتغال و بازده واقعی کالاها شود و تا اندازهای نیز بها و هزینهٔ تولید یک واحد از کالا را بالا برد. نوع بعدی هنگامی پدید میآید که «افزایش در مقدار تقاضای مؤثر، موجب افزایش بازده نشده و تماماً خود را در افزایش هزینه هر واحد تولید منعکس میسازد که کاملاً متناسب با افزایش در تقاضای مؤثر است.
ابر تورم
طبق تعریف ابر تورم یا تورم افسارگسیخته زمانی بهوجود میآید که تورم بیش از ۵۰٪ در ماه یا بیش از ۱٪ در روز باشد.
تورم حاد
اغلب تعیین درجه یا میزان تورم مفید واقع میشود. بدین ترتیب «تورم حاد» (برخی اوقات تورم مهارناپذیر) واژهای است که دربارهٔ تجاربی چون تجربهٔ آلمان در سالهای ۱۹۱۹–۲۳ به کار میرود. میتوان تورم حاد را وضعیتی تعریف کرد که در آن افزایش مدام قیمتها انتظار افزایش باز هم بیشتر را پیش میآورد؛ به نحوی که جوش و خروش برای کالاها وضعیتی را پدیدمیآورد که پایان آن سقوط کامل پول است. در حالت تورم حاد سرعت گردش پول نقش مهمی ایفا میکند و به آنچنان سطحی ارتقا مییابد که واحد پول نخست نقش خود را به صورت ذخیرهساز ارزش و بالاخره ضابطهٔ تعیین ارزش و واسطهٔ مبادله از دست میدهد. «تورم خزنده» از سوی دیگر، افزایش تدریجی اما دائمی هزینهها و قیمتها را مینمایاند که کم و بیش به وسیلهٔ سیاستهای پولی و مالی با آن برخورد میشود.
تورم آشکار و نهان
تجربهٔ کنترلهای فوری که معمولاً در زمان جنگ و نیز بلافاصله بعد از آن اعمال میشوند، منجر به ایجاد تمایز بین «تورم نهان» و «تورم آشکار» شدهاست. بدین ترتیب «مشخصهٔ وضعیت تورم نهان این است که قیمتها و احتمالاً نیز حقوقها از طریق اعمال کنترلهای مستقیم ثبت میشوند،
برچسب ها: تورم ، انقباض ، ابر تورم ، قدرت خرید ، بازاریابی ، سود ، کسب و کار ، بیکاری
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: تورم انقباض ابر تورم قدرت خرید بازاریابی سود کسب و کار بیکاری افزایش می یابد تورم می تواند هزینه ها قیمت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۱۱۴۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
همتی رئیس کل اسبق بانک مرکزی: کاهش قیمت دلار در چند روز اخیر به دلیل تزریق است اما این روش جواب نمی دهد / دولت از مردم عذرخواهی کند
«دولت نباید ژست کنترل تورم را به خود بگیرد. به نظر من باید از مردم عذرخواهی کنند و بگویند نتوانستیم تورم را کنترل کنیم.» عبدالناصر همتی، رئیس کل اسبق بانک مرکزی در گفتوگو با هممیهن به صراحت بر شکست دولت در مبارزه با تورم تاکید کرد. در شرایطی که دولت میگوید در سیاستهای پولی موفقیت داشته و توانسته به کنترل رشد نقدینگی دست پیدا کند اما متخصصان این حوزه روند کاهش رشد نقدینگی را نشانه موفقیت دولت در این حوزه نمیدانند. همتی با اشاره به اینکه کنترل نقدینگی اقدام مثبتی است، میگوید: «مدیریت فقط کنترل نقدینگی نیست.» *اخیراً نرخ تورم سال 1402 از سوی بانک مرکزی اعلام شده که نشان میدهد تورم بهرغم تلاشهای دولت رشد پیدا کرده و حتی رکورد دولت هاشمی را شکسته است. چرا هیچیک از برنامههای دولت برای مهار تورم نتیجه نداد؟ جدولی که در روزهای گذشته منتشر شده آماری است که معمولاً بانک مرکزی به صورت ماهانه برای تادیه دیون و تعهدات به قوه قضائیه ارائه میکند تا به منظور رای دادن در اختیار قضات باشد. یک نکتهای را باید مورد توجه قرار داد و آن اینکه در صدر جدول نوشته شده بر پایه سال 1395 درحالیکه در اواخر سال 1401 پایه شاخص تورم را اصلاح کردند و سال پایه به 1400 تغییر پیدا کرد. بنابراین اگر شما بخواهید براساس سال 1400 این اطلاعات را تعدیل کنید به نظر من به زیر 50 درصد میرسد. یعنی نرخ تورم 1402 بین 48 تا 50 درصد خواهد بود. به این ترتیب اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم و براساس سال پایهای که معیار مرکز آمار است که البته بانک مرکزی نیز هماهنگ با مرکز آمار سال پایه را اصلاح کرده، نرخ را اعلام کنیم، عدد 52 برای تورم 1402 باید بین 48 تا 50 درصد اصلاح شود. *اینکه تورم 50 درصد باشد یا 52 درصد چندان در اصل موضوع تغییری ایجاد نمیکند. به هر حال آنچه مشخص است اینکه دولت در برنامه کنترل تورم موفق نبوده است. دو نکته را در این زمینه باید اشاره کرد. سال 1402 را با سال آخر دولت دوازدهم که فشار حداکثری وجود داشت نمیتوان مقایسه کرد. در سال 1398 وصولی درآمد نفتی 12 میلیارد دلار بود و در سال 1399 درآمدها به 7/5میلیارد دلار رسید. درحالیکه در سال 1402 بنا بر اعلام وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و وزارت نفت درآمد نفتی به 35 میلیارد دلار رسیده است. یعنی پنج برابر درآمد نفتی در سال 1399 سال گذشته درآمد نفتی به دست آمده است. با این درآمد نفتی و اینکه تاکید میشود صادرات غیرنفتی جهش پیدا کرده و مجموع صادرات به 78 میلیارد دلار رسیده، تورم بین 48 تا 50 درصد اصلاً قابل قبول نیست. من سوالم این است که مسئولان دولت سیزدهم که آمار بانک مرکزی در خصوص تورم نقطهبهنقطه شهریور 1400 مورد تاکید قرار میدادند امروز چرا آمار بانک مرکزی را مورد نظر قرار نداده و آن را مبنای تحلیل قرار نمیدهند؟ پاسخ واضح است. برای اینکه بین آمار مرکز آمار و بانک مرکزی حداقل 10 درصد اختلاف وجود دارد. نکته دومی که باید به آن توجه کرد این است که حتی اگر بنا بر گفته دولت مبنا را بر نرخ مرکز آمار هم بگذاریم عملکردشان با وعدههایی که در این حوزه داده بودند همجهت نیست. وعده داده بودند تورم را اول نصف میکنند. یعنی در مرحله اول تورم از 46 به 23 درصد کاهش پیدا کند و بعد هم آن را تکرقمی کرده یعنی به زیر 10 برسانند. امروز با 48 درصد نرخ تورم مواجه هستیم که عملکرد بسیار بدی است و به مفهوم شکست در مبارزه با تورم محسوب میشود. بنابراین این دولت نباید ژست کنترل تورم را به خود بگیرد. به نظر من باید از مردم عذرخواهی کنند و بگویند نتوانستیم تورم را کنترل کنیم. تورم 48 درصد به معنای کنترل نرخ نیست. 48 درصد، تورم بسیار سنگینی است. در شرایط بسیار خاص این تورم ممکن است قابل پذیرش باشد. مانند آنچه در سال 1399 اتفاق افتاد و درآمدها به دلیل شیوع کرونا و حضور ترامپ افت شدید پیدا کرده بود و عملاً درآمد نفتی نداشتیم. مهمترین لنگر نرخ تورم، نرخ ارز است. دولت نه نرخ ارز را توانست کنترل کند و نه تورم را. امروز میبینید که با تزریق بیحد درهم و دلار سعی در تقویت ارزش ریال دارند. البته من این اقدام بانک مرکزی را نفی نمیکنم. به هر حال کنترل نرخ دلار کار خوبی است و باید هم انجام شود. ولی اینکه با ارزپاشی این کاهش نرخ انجام شود مورد پذیرش نیست و این روش هیچگاه جزو سیاستهای من نبوده. تزریق ارز جواب اصلی، اساسی، پایهای، علمی و فنی نیست. راه آن مدیریت درست بازار ارز و شناسایی عوامل مؤثر بر افزایش نرخ ارز است. به هر حال این تورم چه 52 درصد با پایه 95 یا کمتر از 50 درصد با پایه 1400 نشاندهنده عدم موفقیت دولت در کنترل تورم و عدم تحقق وعدههای دولت در این حوزه است. *دلیل عدم اثرگذاری کاهش رشد نقدینگی بر تورم چیست؟ کنترل رشد نقدینگی اقدام مثبتی است و به نظر من باید ادامه پیدا کند. البته من اطلاع دارم که ریشه کاهش رشد نقدینگی که اتفاق افتاده، کنترل ترازنامه بانکهاست که حتماً آثار رکودی در اقتصاد و تولید خواهد داشت. در هر حال صرفنظر از علت کاهش رشد نقدینگی، این امر میتواند در مهار تورم مؤثر باشد. با این حال باید در نظر داشت که نقدینگی یک واسط است. رئیسجمهور و باقی اعضای دولت نباید روی کاهش رشد نقدینگی مانور دهند. مردم که با نقدینگی کاری ندارند. برای مردم تورم و پولی که از جیبشان میرود مهم است. تورم باید کم شود. *چرا کنترل رشد نقدینگی و افزایش درآمدهای صادراتی نتوانست منجر به مهار تورم شود؟ مدیریت فقط کنترل نقدینگی نیست. مدیریت و کارآمدی اهمیت دارد. کشور کسری بودجه سنگینی دارد. کسری بودجه و اضافهبرداشت بانکها به اقتصاد فشار میآورد. امروز نرخ بهره تامین مالی در بازار بالای 40 درصد است. نرخ 40 درصد به مفهوم آن است که تعادل سیستم پولی کشور از دستشان خارج شده است. شما نمیتوانید بگویید رشد نقدینگی 25 درصد و نرخ بانکی 23 درصد است ولی در بازار نرخ بهره تامین مالی 40 درصد باشد. این نشان میدهد یک جاهایی اشکال وجود دارد. این نشان میدهد یک ناهماهنگی در سیاستهای پولی، ارزی و مالی کشور وجود دارد. تا این ناهماهنگی حل نشود نمیتوان تورم را کنترل کرد. آقایان گمان میکنند با زدن دکمه کنترل نقدینگی، تورم خود به خود کاهش مییابد. رشد اقتصادی هم بسیار مهم است. رشد اقتصادی سال گذشته ناشی از تولید نبوده. عمده آن از محل فروش نفت و رشد بخش خدمات بعد از کرونا به دست آمده است. بخش غالب رشد بخش خدمات نیز به رشد عملیات واسطههای مالی برمیگردد. بنابراین این رشد به بخش تولید واقعی مربوط نمیشود. به نظر من، در حکمرانی مشکل داریم. تا مشکل حکمرانی حل نشود با تکیه بر یک عامل متغیر در سیاستهای پولی نمیتوان تورم را کنترل کرد. کانال عصر ایران در تلگرام